امروز بر اثر اتفاق دیدن کلیپ ترنج نامجو...یاد دختری افتادم ..زهرا امیر ابراهیمی و جنایتی که این مردم نادان در حق اون کردن...یادمه تقریبا یک سال بعد از اون اتفاق و هیاهو بود که تو گالری زیر کافه 78 یک نمایشگاه عکس گذاشته بود. رفتم جلو و بهش سلام کردم و چند جمله ای باهاش حرف زدم..اعتماد بنفس، قدرت و شجاعت رو توی برق نگاهش دیدم... با تمام وجود تحسینش کردم که در بین گرگها و حیوانات درنده خو..هنوز محکم وایساده بود .
داشتم امشب فکر می کردم که چطور اون مردم با زندگی این دختر بازی کردند و خودشون در خفا هزاران کار بدتر می کنن....
وبلاگ خوندن هم یادمون رفته! اون قدیما که لایک نبود، این زیر نوشته ها مردم چیکار می کردن؟؟؟! نمی دونم دیگه لایک!